کتاب نیروی حال اکهارت توله

آشنایی با 10فصل از کتاب نیروی حال اکهارت توله

فرضیه اکهارت تله این هست که گذشته، فقط در خاطرات می ماند و آینده تجسم ذهنی ما می  باشد. پس فقط یک چیز که واقعی است زمان حال است.

اگر شما بتوانید در زمان حال زندگی کنید، می توانید به همه درد و رنج های خود پایان بدهید و در همه تلاش هایتان موفقیت کسب کرده و روشن می شوید. اکهارت تله می گوید که همه عذاب‌های ما، به علت مداومت بخشیدن به افکار گذشته و آینده نیز پدید می آید. اما در حالی که آرامشی که به دنبال آن می باشیم، همیشه در دسترس ما است. به این دلیل که خودمان منبع آن هستیم. همه کاری که باید انجام دهیم این هست که در زمان حال باید زندگی کنیم.با ما همراه باشید تا در ادامه چند فصل از این کتاب را بطور خلاصه بررسی کنیم.

 

۱۰ فصل کتاب نیروی حال

فصل اول: وجود شما در ذهن خلاصه نمی شود

بزرگترین مانع در روشن بینی

رها شدن از ذهن

رفتن به ماورای فکر

 

فصل دوم: راه خروج از درد و رنج

دیگر رنجی در زمان حال برای خود ایجاد نکنید

هویت یافتن با پیکره ی درد

جستجوی ایگو برای تکامل

 

فصل سوم: حرکتی ژرف به زمان حال

خود را در ذهن جستجو نکنید

به وهم پایان دهید

هیچ چیز خارج از حال وجود ندارد

دسترسی به بعد معنوی

کلید دسترسی به قدرت حال

رها شدن زمان روانشناختی

دیوانگی زمان روانشناختی

ریشه ی درد در زمان است

همه مشکلات توهم ذهن هستند

 

 

کتاب نیروی حال

 

فصل چهارم: استراتژی ذهن برای اجتناب از حال

فریب اصلی

ناآگاهی معمولی و ناآگاهی عمیق

نابود کردن ناآگاهی معمولی

رهایی از ناراحتی

همان جایی باشید که هستید

گذشته نمی تواند در شما باقی بماند

 

فصل پنجم: وضعیت حال

معنای پنهان در واژه ی «انتظار»

زیبایی از آرامش در حضورتان بر می خیزد

درک آگاهی ناب

 

فصل ششم: وجود درونی

هستی ژرف ترین شماست

پیدا کردن بی زوال خود

وصل شدن به وجود درونی

متحول شدن از طریق جسم

کند شدن فرآیند پیری

قوی شدن سیستم دفاعی

اجازه دهید نفس، شما را درون جسم ببرد

استفاده خلاقانه از ذهن

 

فصل هفتم: دروازه هایی به ابراز نشده

رفتن به اعماق بدن

سکوت

فضا

ماهیت واقعی فضا و زمان

 

فصل هشتم: روابط آگاهانه

ارتباطات عشق و تنفر

از روابط اعتیاد گونه تا روابط آگاهانه

روابط به عنوان تمرین درونی

چرا زن ها به روشنایی و آگاهی نزدیک تر هستند؟

از بین بردن پیکره ی رنج گروهی زنان

 

فصل نهم: ماورای شادی و عدم شادی

واقعیت متعالی ورای خوب و بد

پایان زندگی

ناپایداری و چرخه های حیات

بهره بری از موضوعات منفی و رها کردن آنها

 

فصل دهم: معنای تسلیم

پذیرش زمان حال

تسلیم در ارتباط فردی

هنگامی مصیبت از راه می رسد

تبدیل درد به آرامش

در ادامه مطلب به خلاصه ای از چند فصل این کتاب می‌پردازیم.

 

چکیده فصل اول

در  فصل اول کتاب نیروی حال به معنای کامل بودن می پردازد، کامل بودن به این معنی می باشد که در زندگی آرامش داشته باشیم و از فردی که هستیم لذت ببریم. همه ما به دنبال چیزی هستیم که تکمیل کننده ما باشد. آن چیزها امکان دارد: ثروت، عشق یا پاسخ به سؤال هایی باشد که در زندگی داریم. شاید بعضی به شدت دنبال چیزهای دیگر باشیم، ولی همه ما این را می‌خواهیم که احساس کامل بودن کنیم.

هیچ وجود خارجی ای قادر نیست که ما را کامل کند. ما از قبل کامل بودیم و همچنین از درون نیز بی‌نقص هستیم، فقط نیاز داریم که از بی‌نقصی وجودمان نیز آگاه بشویم.

همچنین بشریت به انواع رابطه احتیاج دارد: عاشقانه، خانوادگی، هم دانشگاهی، همکار و غیره . ولی نباید در این رابطه ‌ها به دنبال کمال بگردیم. همه ما تمایل داریم که فکر کنیم همه رابطه‌ ها، مخصوصا از نوع عاشقانه، فقط برای این می باشند که به ما احساس خوشبختی دهند. این تفکر غیر واقعی، زمانی که رابطه با شکست مواجه بشود، باعث عذاب کشیدن ما نیز می شود.

 

 

معنای تسلیم

 

چکیده فصل دوم

ماهیت وجودی در میان همه موجودات هستی، حتی اجسام بی‌جان نیز مشترک می باشد. این ماهیت، روایت‌ گر ذات کائنات می‌باشد. ولی نفس سبب می‌شود فکر کنیم که به این جهان معنوی نیز متصل نیستیم. در این جا، خود را وجودی تنها مشاهده می کنیم که در این جهان بی‌رحم نیز ساکن است. این همان نفس هست که می‌خواهد کمال را در وجودهایی خارج از خود نیز پیدا کند.

نفس از ایجاد اختلال تغذیه خواهد کرد. نفس اینگونه تفکر می‌کند که دیگری می‌خواهد آن را نابود کند. نفس ما احتیاج به کنترل داشتن بر امور را به نیز ما القا می ‌کند. همین‌ طور نفس ما با نفس دیگران نیز درگیر می شود و این موضوع سبب ایجاد تمام رنج‌های دنیا می باشد.

نفس، سبب ایجاد کشمکش در درون و برون یک فرد نیز می‌شود. شرایط زندگی که با برچسب بد و ناگوار طبقه بندی می‌ کنیم، در اصل خنثی می باشند. ولی این‌که نام‌ آن ها بد تلقی می‌شود یا خوب، بستگی به احساسات ما نیز دارد. همچنین اتفاقات خوب و بد همیشه مثل یک چرخه در زندگی جریان دارند، ولی نفس از ما می خواهد که به اتفاقات خوب نزدیک بشویم و از اتفاقات بد امتناع کنیم. این درحالی هست که در واقعیت، هم اتفاقات خوب و هم اتفاقات بد، برای درک بهتر معنوی از زندگی نیز لازم می باشد.

زمانی که رنج های گذشته را در ذهن‌ نگه می‌داریم، دردمندی بدن نیز ساخته خواهد شد. هر وقت که با این دردها روبه رو می‌شویم، انتخاب با خودمان هست که یک بار برای همیشه آن رنج ها را حس کنیم و بعد آن ها نیز رها کنیم. یا همچنان آن‌ها را در ذهن خود نگه داریم. اکثر مواقع گزینه دوم انتخاب ما است. همین موجب این می‌شود که دردمندی بدن بزرگ و بزرگ تر بشود. در این حالت، دردمندی به منزله منبع انرژی منفی‌ ای که از بدی‌ ها تغذیه می‌ کند نیز رفتار می‌کند. افزون بر این، زمانی که قدرتمند می‌شود، آن خاطرات بد را به خورد مغزم می‌دهد تا از انرژی منفی دریافتی از مغز نیز تغذیه کند.

چکیده فصل سوم نیروی حال

نفس باعث می‌گردد تا در چیزهای خارجی به دنبال خوشبختی باشیم، جدا از اینکه آرامش واقعی از وجود خودمان نیز سرچشمه می‌گیرد. واقعیت وجودمان که از ذات هستی و منبع کمال می باشد، در درون‌مان دفن شده. زمانی که این حقیقت را شناسایی کنیم، به آرامش غیرقابل توصیف و لذتی فراوانی نیز دست می یابیم.

در این روش، مزایای روانشناسی بسیاری وجود دارد. همچنین باید در نظر گرفت که این یک توصیه پزشکی نمی باشد، بلکه فقط یک پیشنهاد است. اکهارت برای اثبات ادعایش، به هیچ مدرک خاصی نیز استناد نکرده است. فقط می‌گوید که اگر انجام دادید و تاثیر گذار واقع شد، همین نیز کافی می باشد.

اما متصل شدن به بدن درونی و مشاهده رسیدن به اهداف زیر، ضرری به شما نخواهد رساند:

به این صورت، روند پیری را کاهش می‌دهید. زمانی که روی بدن درونی نیز تمرکز ‌کنید، تک تک سلول‌های بدن از انرژی کائنات تغذیه می کنند و روند نیز پیری کاهش پیدا می کند.

چکیده فصل چهارم

ذهن و زمان دو چیز جدا نشدنی هستند. اگر قادر باشید توهم زمان را از میان بردارید، شما قادر خواهید بود ذهن خود را نیز آزاد کنید.

گذشته همیشه یک خاطره است و آینده نیز فقط یک رویا، تنها زمان واقعی، زمان حال است. پس اگر فقط زمان حال واقعیت داشته باشد، مفهوم زمان چگونه معنی پیدا خواهد کرد؟

پاسخ این هست که زمان، فقط توهم است. واقعیت، زمان حال می باشد و هیچ چیزی خارج از مفهوم حال نیز گنجانده نمی‌شود. دلیل اینکه بیشتر مردم از ورزش‌ ها و تفریح های ماجراجویانه لذت می‌برند، این است که زمان مواجهه با موقعیتی حساس یا خطرناک، به تنها چیزی که فکر می‌ کنند زمان حال می باشد. سعی نکنید که مفهوم بی‌زمانی را به صورت ذهنی تصور کنید، بلکه آن را احساس نمایید.

اکهارت دو نوع زمان را در نظر دارد: زمان ساعتی که برای زندگی در دنیای واقعی مورد استفاده قرار می گیرد. دوم، زمان روانی که برای زندگی در خاطرات و رویاهای آینده نیز به کار می‌رود و واقعی نیست.

زمان غیرواقعی، موجب بروز همه احساسات منفی و رنج های این دنیا نیز می شود. ما بیشتر وقت خود را صرف گذشته و تفکر در مورد کارهایی خواهیم کرد که به تصور خودمان امور را بهبود خواهد داد. همچنین جنگ‌ها برای به وجود آمدن آرامش و صلح نیز پدید می آیند.

برای بهبود بخشیدن به زندگی از زمان روانی استفاده نیز می‌کنیم. ولی حیات، ذات وجودی همه کائنات نیز می‌باشد که در اعماق وجود هرکدام از ما نیز حضور دارد و فقط راه پیدا کردن آن، زندگی در زمان حال می باشد.

حیات ما، از قبل کامل بوده، ولی شرایط زندگی نیز می‌تواند کامل نباشد. اگر لحظاتمان را در زمان حال سپری نماییم، متوجه خواهیم شد که زندگی، احتیاجی به رشد و کامل شدن نخواهد شد. این به آن معنی نیست که نباید برای جذاب‌تر کردن لحظه‌های زندگی نیز تلاش کنید. اما باید با زندگی کردن در زمان حال، از زندگی خود لذت ببرید.

چکیده فصل پنجم

در فصل پنجم کتاب نیروی حال، اکهارت در مورد تسلیم شدن در مقابل چالش ها نیز صحبت می‌کند. ولی منظورش از تسلیم شدن، چیزی نیست که در ظاهر بیان می‌شود. منظور اکهارت تسلیم کردن انرژی منفی است. این مفهوم موجب سوء تفاهم توسط خوانندگان کتاب اصلی نیز شده است.

به جای واکنش های منفی در زمان وقوع اتفاقات بد، فقط با قبول اینکه آن اتفاق افتاده و بدون اینکه موجب منفی شدن احساسات شما شود، انرژی منفی خود نیز را تسلیم کنید.

به یاد داشته باشید که شما در کمال آرامش و به شکلی طبیعی، در حال مواجه با مشکلات هستید. شاید در خارج از شما اتفاقاتی رخ بدهد، ولی درون شما سرشار از آرامش است. در نتیجه، معنی و مفهوم تسلیم شدن در مقابل چالش های زندگی، به معنی آن است که با آرامش کامل، با شرایط نیز مواجه شویم.

در جایی از اعماق وجودمان، نوعی هسته بنیادین قوی نیز نهفته است که عوامل خارجی بر آن بی تأثیر می باشند و تنها راه رسیدن به تجربه آن، درک مفهوم تسلیم شدن در برابر چالش ها نیز می‌باشد.

فقط زمانی شجاعت کافی، استقامت درونی و انرژی ای سرشار از ایمان را برای غلبه بر مشکلات در اختیار می گیریم که به همه قدرت های مثبت درون خود نیز برسیم.

استفاده اکهارت از کلمه تسلیم، به معنای در پیش گرفتن فکر شکست نمی باشد. بلکه به معنای طرز فکری سازنده است که امیال مثبتی را برای مقابله با چالش های زندگی نیز بوجود می‌آورد.

کلام آخر

نیروی حال، برای افرادی الهام بخش هست که در برابر مفاهیم آن نیز پذیرا باشند. اگر این کتاب، الهام بخش شما نیست، بدانید که این کتاب در زمان درستی وارد زندگی شما نشده. برای خوانندگانی که از پیش با مفاهیم روحی و فلسفه شرقی آشنا می باشند، این کتاب به عنوان عامل تقویت کننده عقایدشان نیز مفید می باشد.

جدیت و شور و شوق اکهارت را از طرز صحبت کردن او در مورد این مفاهیم می‌توان دریافت کرد. شاید درک مفاهیم طرح شده در کتاب برای همه نیز امکان پذیر نباشد. به همین علت است که بعضی افراد هم انتقاداتی نسبت به آن نیز مطرح کرده‌اند.

 

 

 پیشنهاد ما : خودشناسی از دیدگاه مولانا

مراقبه چیست

مراقبه چیست و چگونه انجام می شود

مراقبه چیست؟ به احتمال زیاد تاکنون این کلمه را شنیده‌اید. شاید مطالب متعددی درباره‌ تأثیرات آن بر جسم و روح افراد را مطالعه کرده باشید. ممکن است در ابتدا این تمرین را بی ‌فایده بدانید. اما اگر آن را شروع کنید، اثرات مثبت آن بر روح و جسم خود را مشاهده خواهید کرد.

برای شروع این کار، بهتر است با صرف دو دقیقه در روز شروع کنید. این مقدار با گذشت زمان به یک عادت روزانه تبدیل خواهد شد. انجام این کار در دو دقیقه تاثیرات چشمگیری ندارد، اما انجام آن به شکل روزانه تاثیر آن را مضاعف می‌کند.

مفهوم مراقبه

مراقبه یعنی احترام و اهمیت به خود. این کار به شکل تمرکز بر نفس کشیدن، عضلات و بدن خود انجام می‌شود. نوع دیگر از این تمرینات به این شکل است که در آن، فرد بر محیط پیرامون خود و اتفاقات آن تمرکز می‌کند.

مراقبه چیست

مراقبه، تغییر حالت به هشیاری است. این کار با انجام تمرینات و تعدادی آیین ویژه مانند کنترل تنفس و محدود کردن دامنه توجهات انجام می‌شود. همچنین حذف محرک‌های خارجی، وضعیت بدنی به شکل یوگا و تصویر سازی ذهنی از دیگر تمرینات آن است. نتیجه این کار به این شکل خواهد بود که به یک حالت ذهنی نسبتا تغییر یافته و خوشایند می‌رسید. در این حالت فرد به یک آرامش روانی و ذهنی دست پیدا می‌کند.

گاهی اوقات ممکن است یک فرد با انجام تمرینات با شدت بالا به تجربه‌های عرفانی نیز برسد. سابقه این باورها به دوران باستان باز می‌گردد. در اغلب ادیان مهم جهان نمونه‌هایی از آن اما به شکل‌های مختلف وجود دارد.

جایگاه مراقبه در علم

پژوهش‌ها می‌گویند که در مراقبه راهکارهایی برای کاهش استرس، افزایش مثبت اندیشی، نظم، الگوهای خواب و افزایش تحمل درد یافته‌اند. برای مثال نتایج یک مطالعه هشت هفته‌ای، کاهش میزان اضطراب را نشان داد. علاوه بر آن ثابت شد که این تمرین می‌تواند اختلالاتی مانند فوبیا، اضطراب اجتماعی و وسواس را تسکین بدهد. همین فعالیت عملکرد مناسبی برای درمان افسردگی و آلزایمر از خود نشان داده است.

تاثیرات مراقبه بر مغز

شگفت انگیزترین تاثیر مراقبه در اتفاقات داخل مغز مشاهده شده است. دانشمندان حوزه سلامت توسط  فناوری‌های جدید، اطلاعات کامل‌تری را درباره‌ی اتفاقات در مغز در هنگام انجام این تمرینات یافته‌اند.

مغز ما در زمان انجام این تمرین، پردازش پیوسته اطلاعات را متوقف می‌کند. با این کار مغز امواج بتا را کاهش می‌دهد. این امواج نمایانگر عملیات پردازش اطلاعات در مغز است. این گونه تغییرات تا ۲۰ دقیقه پس از آن نیز خود را نشان می‌دهند.

 

چرا مراقبه می کنیم

 

چرا مراقبه می کنیم

ذهن ما به شکل پیوسته در حال گفتگو با خود است. این گفتگو اتفاقات گذشته را بازآفرینی خواهد کرد. این عمل، اتفاقات را به نحو بهتری نمایش می‌دهد و برای آینده خود برنامه‌‌ریزی می‌کند. این تمرین با ‌آرامش بخشیدن به ذهن، گفتگوهای درونی و تمرکز مثبت، می‌تواند حالت‌های روانی را شناسایی کند.

از طریق این عمل، یک فرد شاهد باز‌ی‌های ذهن خود است. در مراحل اولیه که به شکل پیوسته شاهد نفس درون هستیم، کار بیشتری به جز درک آن نمی‌توان انجام داد. پس از گذشت زمان آرامش را ترجیح خواهیم داد. در نتیجه ذهن ما با انگیزه می‌شود. وقتی که نفس خود مهار کنیم، انرژی‌ها به شکل سازنده برای رشد خود و خدمت به دیگران آماده میشوند.

بهترین مراقبه

این تمرینات در فرهنگ‌های مختلف، برای احساس آرامش و هماهنگی درونی انجام می‌پذیرد. این عمل با آموزه‌های ادیان مختلف ارتباط دارد. این نوع تمرین کمتر به ایمان و بیشتر به آگاهی و رسیدن به آرامش درونی ارتباط دارد.

امروزه زندگی‌های طاقت ‌فرسا، محبوبیت این خود مراقبتی را افزایش داده‌اند. روشهای صحیح و یا اشتباهی برای انجام آن وجود ندارد. اما باید به عملی دست پیدا کنید که نیازهای شما را برآورده کند و سبب تکامل شخصیت شما شود.

مراحل مراقبه

اگر مثل بسیاری از افراد، مراقبه را بلد نیستید، مشکلی نیست. انجام این کار به شکل اصولی کمک بسیاری به موفقیت افراد خواهد کرد:

  • قدم اول، شناسایی هدف
  • قدم دوم، فراهم کردن مقدمات
  • قدم سوم، انجام صحیح و دقیق
  • قدم چهارم،افزایش تمرکز روی بدن خود
  • قدم پنجم، اتمام

 

پیشنهاد ما مدیتیشن چیست

نحوه انجام مراقبه

روش زیر ساده ترین راه تمرین مراقبه است. این روش سبب تعادل در درون، کنترل ذهن خود و رها شدن از انرژی منفی خواهد شد:

  1. در ابتدا در یک مکان آرام بنشینید.
  2. چشمان خود را ببندید.
  3. نفسهای عمیق بکشید.
  4. از بینی عمل دَم و از دهان بازدم را انجام دهید.
  5. تنفس عمیق را متوقف کنید و تا دقایقی به شکل عادی تنفس کنید.
  6. مجددا نفس عمیق بکشید.
  7. پس از دقایقی دوباره عادی تنفس کنید.
  8. این چرخه را تا مدت ده دقیقه ادامه دهید.
  9. در زمان مراقبه اگر حس کردید بر درون خود عمیق، آرام و متمرکز شده‌اید، نفس عمیق را ادامه ندهید.
  10. حواس درونی خود را بر قسمت‌های دهان و بینی و همچنین ورود و خروج اکسیژن متمرکز نگه دارید.
  11. ورود و خروج هوا به درون خود را احساس کنید.
  12. تصور کنید که اکسیژن در درون شما به نور تبدیل میشود.
  13. این تصور تمام آلودگی‌ها را از بین خواهد برد.
  14. این تمرین را هر روز و به مدت پانزده تا بیست دقیقه انجام بدهید.

در زمان مراقبه باید منظم و صبور باشید تا بعد از گذشت مدتی بتوانید تغییرات را احساس میکنید. در اوایل انجام این کار، ذهن و افکار مزاحم شما را اذیت میکنند، اما در دراز مدت ذهن شما آرام میشود و کنترل آن را در دست خواهید گرفت. این نکته را بدانید که در زمان انجام تمرینات میبایست نظاره کننده افکار باشید و به هیچ عنوان درگیر آنها نشوید.

برای شروع یک مراقبه مدت زمان دو دقیقه کافی است و به تدریج زمان آن را زیاد کنید. هر اندازه که زمان یک مراقبه بیشتر باشد، ذهن آرام‌تر می‌شود و بیشتر به درون خود فرو می‌روید. در کل این تمرین، سکون و آرامش ذهن و جسم می‌باشد. اگر چه این عمل مانند خواب نیست، اما مانند هیپنوتیزم عمل میکند.

مانند هیپنوتیزم، نباید یک فرد سریعا از حالت مراقبه خارج بشود. این امر سبب اختلالات در روح، روان و ذهن آن فرد خواهد شد. برای خروج از این حالت، باید به آرامی تعدادی حرکت در بدن، دست، پا و سر ایجاد کنید. پس از آن باید چشمان خود را باز نماید. بهتر است چند لحظه در جای خود ثابت بمانید تا با محیط اطراف خود دوباره ارتباط برقرار کنید.

به تعبیر دیگر، مراقبه یک سفر به درون خود است. یک سفر عمیق و تاثیرگذار که با انجام صحیح و کامل آن، به کشف اعجاب انگیز درون خود دست یافته‌اید.

مراقبه در محل کار

شما می‌توانید این تمرینات را در محل کار نیز انجام دهید. برای این کار کافی است تنها یکی از موارد زیر را انجام دهید:

  • از خانه کمی زودتر خارج شوید و در ماشین خود به مدت۱۰ الی ۱۵ دقیقه انجام دهید.
  • یک مکان آرام مانند یکی از اتاق‌های شرکت و یا بیرون از محل کار پیدا کنید. بهتر است زمان استراحت خود را به مراقبه تبدیل کنید.
  • می‌توانید به یک فایل‌ صوتی مراقبه گوش کنید.
  • اگر نمی‌توانید میز کار خود را ترک کنید، سر جای خود بنشینید. روی یک شی در مقابل‌ خود تمرکز کنید و چند تنفس عمیق داشته باشید.

 

مزایای مراقبه

مزایای مراقبه

این عمل مشتاقان زیادی دارد که گاهی اوقات فواید اغراق آمیزی برای آن عنوان میکنند. موارد زیر به برخی از مهمترین و مستندترین مزایای این کار اشاره دارد:

●      تمرکز بر ذهن خود

●     کاهش استرس و اضطراب

●     آرامش ذهنی

●     تقویت اعتماد به نفس و افزایش عزت نفس

●     ترک اعتیاد

●     کاهش و کنترل دردهای جسمی

●     تلطیف عواطف

●     بالا رفتن تمرکز حواس

●     افزایش خلاقیت ذهن

●     بالا رفتن ماده‌ی خاکستری مغز

بهترین زمان مراقبه

در ابتدا توصیه می‌شود که مراقبه، تمرینات آن و تمرکز بر ذهن را به یک عادت تبدیل کنید. یک زمان و مکان مشخص را برای انجام آن در نظر بگیرید تا یک عادت روتین شود. در آغاز این کار، تلاش زیادی نیاز است اما به مرور زمان به یک عادت تبدیل می‌شود.

در زمان شروع یک مکان ثابت را برای آن اختصاص دهید. سعی کنید همواره در همان مکان و به شکل ثابت این کار را انجام دهید. آن مکان باید به اندازه کافی آرام باشد تا بتوانید به خوبی تمرکز کنید. زمان انجام این تمرینات به روحیات شما و روتین روزانه بستگی دارد. در کل دو زمان مناسب برای این کار را توصیه میکنیم. ابتدای صبح و قبل از شروع امور روزانه خود و یا شب قبل از خواب، مناسبترین گزینه هستند.

انواع مراقبه

مراقبه تنوع زیادی دارد. در اینجا مهم‌ترین و مشهور‌ترینِ آنها را ذکر میکنیم:

●     ذهن ‌آگاهی

●     هدایت ‌شده

●     محبت و عشق‌ ورزیدن

●     معنوی

●     متمرکز

●     حرکتی

●     مانترا

●     متعالی

●     یوگا

 

 

کلام آخر

توصیه اکید می‌شود که مراقبه به شکل روزانه را به یک عادت تبدیل کنید. انجام تمرینات مراقبه به هر شکل‌، بهتر از انجام ندادن آن است. بنابراین، اگر یک شخص یک ‌بار در هفته بتواند آن را انجام دهد، نباید بهانه ای برای عدم انجام آن باشد. یک فرد می‌تواند با چند بار در هفته این تمرینات را شروع کند.

مهم نیست که مراقبه در چه ساعتی از شبانه روز انجام میشود. اگر این تمرینات مفید واقع شد، انجام آن را به دو بار و یا بیشتر جهت کاهش استرس افزایش دهید.

 

۶ گام برای کشف ارزش فرد

۶ گام برای کشف ارزش فردی

کشف ارزش فردی در زندگی هر فردی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر تا کنون نگاهی به ارزش‌های فردی خود انداخته باشید، حتما می‌دانید که کشف این ارزش‌ها قابلیت این را دارد که اعتماد به نفس هر فردی را افزایش دهد و تصمیم گیری را برای این فرد آسان‌تر کند چرا که در زمان تصمیم گیری فرد می‌تواند تشخیص دهد که آیا این تصمیمی که می‌گیرد با ارزش‌هایی که او دارد سازگار هست یا خیر. از سوی دیگر، اگر شما نسبت به ارزش‌هایی که دارید آگاهی کامل اختیار کنید، اینده‌ی کاری بهتری خواهید داشت و در نتیجه زندگی خود را بر  مدار موفقیت بنا خواهید کرد. البته باید بدانید که کشف ارزش‌های فردی به تامل و تفکر زیادی نیاز دارد و اینطور نیست که در یک مدت کوتاه به دست بیاید. ما در ادامه راهنمایی جامعی را در مورد ارزش‌هایی که نی‌توانند توسعه‌ی فردی در افراد را بهبود دهند، صحبت خواهیم کرد.

ارزش‌های فردی چه‌ چیزهایی هستند؟

پایه‌ترین و اساسی‌ترین تعریفی که برای ارزش‌های فردی در نظر گرفته شده است این موضوع را تبیین می‌کند که ارزش همان باورها و همان اعتقادات و نظریاتی هستند که می‌توانند زندگی یک فرد را از یک سو به سوی دیگر ببرند. این باورها، باورهایی هستند که در ذهنیت خود شخص از اهمیت بسیار بالایی برخوردار شده‌اند و چیستی شما را تعریف می‌کنند. اگر شما جزو آن دسته از افرادی هستید که در موقعیت‌های مختلف نمی‌توانید به نیازهای گوناگون خود پاسخ دهید، حتما و حتما باید ارزش‌هایی که توسعه‌ی فردی را بهبود می‌دهند،یاد بگیرید.

 

۶ گام برای کشف ارزش فرد

 

راهنمایی در رابطه با تعیین ارزش‌های فردی

برای این که بتوانید ارزش‌های فرعی خود را شناسایی کنید و این ارزش‌ها را به خوبی در زندگی خود به کار ببندید، باید مراحلی را دنبال کنید. ما شش گام اساسی برای تعیین ارزش فردی و کشف ارزش فردی را در نظر گرفته‌ایم و این گام‌ها را نیز در ادامه برای شما تبیین می‌کنیم.  نوشتن ارزش‌های فردی، به کار گرفتن و توجه به برخی از افرادی که به عنوان الگوهای برتر شناخته می‌شوند، استفاده از تجربیات پیشین، دسته بندی کردن ارزش‌های فردی، شناسایی موضوع و انتخاب ارزش‌ها گام‌های مهمی هستند که در راستای کشف ارزش فردی شما باید آن‌ها را به کار ببندید.

گام اول: ارزش‌های فردی خود را بشناسید

به طور کلی امروزه مراقبت از دیگران، رهبری کردن، همدلی، همراهی، تواضع، خوش خلقی، مهربانی و … همه و  همه جزو ارزش‌های فردی به شمار می‌ایند اما نوع هر کدام از این ارزش‌ها از فردی به فرد دیگر متغیر است. شما باید از میان این ارزش‌ها، ارزشی را انتخاب کنید که با روحیات شما سازگارتر است. حال که این ارزش را بررسی کردید، باید آن را بنویسید. زمانی که شما ارزش و باورها و نظرات خود را بنویسید و عمل به آن را فراموش نکنید، می‌توانید گامی مؤثر در راستای کشف ارزش فردی خود بردارید.

گام دوم: افرادی را که بیشتر مقبول شما هستند را به عنوان الگو انتخاب کنید

یکی دیگر از گام‌های کشف ارزش فردی این است که شما بر اساس آن چیزی که خوب می‌پندارید، الگوی زندگی خود را انتخاب کنید. این الگو می‌تواند در تمامی عرصه‌های زندگی بهترین انتخاب‌ها را پیش روی شما بگذارد. مسلما بیشتر ارزش‌های فردی که ما آن‌ها را دوست داریم، در افرادی که آن‌ها را تحسین می‌کنیم تجلی پیدا می‌کنند. برای مثال اگر ما فردی را خوش خلق معرفی می‌کنیم، در واقع خودمان هم به خوش خلقی علاقه داریم و اگر رفتار این فرد را در نظر داشته باشیم، می‌توانیم توسعه‌ی فردی خود را در مسیری بهینه پیش ببریم. مسیری که از انحرافات دور است و در نهایت خودشناسی را در پی دارد.

گام سوم: تجربیات خود را مد نظر داشته باشید

یکی دیگر از بهترین راه‌هایی که شما با استفاده از آن می‌توانید به کشف ارزش فردی برسید، استفاده از تجربیات است‌. برای این که ارزش‌های این چنینی را بشناسید، ابتدا باید تمامی اتفاقات دردناک را به خاطر بیاورید. حال که این اتفاقات را به یاد اوردید، باید تجربیات گوناگون خود را بررسی کنید و در نهایت ارزش‌های فردی خود را از این تجربیات استخراج نمایید‌. برای مثال ممکن است شما یک مربی بسیار خوب باشید و به دلیل تدریس خوبی که به دیگران ارائه می‌دهید، جایزه‌هایی را هم دریافت کنید. در چنین شرایطی شما می‌توانید بفهمید که رهبری دیگران و آموزش نکات مثبت به دیگران جزو مهارت‌های شما می‌باشد و می‌تواند یک ارزش بسیار شایسته هم معرفی شود. از این رو بر این کار تداوم می‌ورزید.

گام چهارم: دسته بندی‌هایی را از ارزش‌های فردی خوب ارائه دهید

حال با گذراندن سه گام فوق شما یک لیست از ارزش‌هایی که آن‌ها را مطلوب می‌دانید، در دست دارید. هم اکنون وقت آن رسیده است که این لیست را مرور کنید. مرور کردن این لیست بدین معنا است که شما در گام بعد بهتر عمل کنید. یعنی بهتر بتوانید به دسته بندی کردن این ارزش‌ها بپردازید. پس از این که چنین ارزش‌هایی را مرور کردید، حال باید به طبقه بندی کردن این ارزش‌ها مشغول شوید. در این مرحله تمامی ارزش‌هایی را که از یک خانواده هستند، در یک طبقه قرار می‌دهید. برای مثال مهربانی و همدلی می‌توانند در یک طبقه قرار بگیرند و مقبولیت و وقت شناسی هم در طبقه‌ی مقابل مهربانی و همدلی باشند.

 

مهم‌ترین ارزش‌های فردی

 

گام پنجم: موضوع اصلی را مشخص کنید

حال شما باید تمامی ارزش‌هایی را که طبقه بندی کرده‌اید، عنوان گذاری کنید. یعنی برای هر کدام از این ارزش‌ها یک نام مشخص را انتخاب نمایید که بعدا با این نام بتوانید همان ارزش‌های مشخص را به یاد بیاورید. اگر یک دسته از ارزش‌ها برایتان بسیار مهم هستند، بهتر این نام را انتخاب کنید که این نام زودتر از سایر نام‌ها به یادتان بیاید. توجه داشته باشید که کشف ارزش فردی مستلزم استفاده از عناوین مربوط به این ارزش‌ها می‌باشد.

گام ششم: مهم‌ترین ارزش‌های فردی را مشخص کنید

حال در این مرحله شما ارزش‌های خود را بررسی کرده‌اند و این ارزش‌ها را هم در دسته بندی‌های گوناگون با عنوان مشخص قرار داده‌اید. در وهله‌ی بعد نوبت به این می‌رسد که شما این ارزش‌ها را بر اساس میزان اهمیتی که در ذهن شما دارند مشخص کنید و سپس آن‌ها را انتخاب نمایید. برای مثال ممکن است شما بیست عدد ارزش خاص را در خود کشف کرده باشید اما تمامی این ارزش‌ها اهمیت چندانی برای شما نداشته باشند‌. بنابراین مهم‌ترین این ارزش‌ها را انتخاب می‌کنید و در نهایت ارزش‌های غیرضروری را کنار می‌گذارید. البته این انتخاب به این معنی نیست که این ارزش‌ها را کنار بگذارید بلکه باید در روزهای آتی به این ارزش‌ها بازگردید. با این کار می‌توانید مراحل کشف ارزش فردی را به اتمام برسانید.

سخن پایانی

ما در این مقاله در مورد چگونگی کشف ارزش‌های فردی با شما صحبت کردیم. امروزه همین  ارزش‌ها هستند که به زندگی هر فردی روح می‌دهند و مسیر رسیدن به موفقیت را برای این فرد ترسیم می‌کنند. در حال حاضر بسیاری از افراد از ارزش‌هایی که درون خود دارند بی‌خبر هستند اما با عمل به این مراحلی که ما ذکر کردیم شما می‌توانید به ساده‌ترین شکل ممکن ارزش‌های درونی خود را شناسایی کنید و مهم‌ترین این ارزش‌ها را نیز برای علامت گذاری نمایید.

چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟

چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟

دوست داشتن خود یک فرآیند بسیار پیچیده است که می‌تواند اعتماد به نفس هر فردی را در زندگی افزایش دهد و در نهایت مسیرهای موفقیت را بدون مانع ترسیم کند. این دوست داشتن اتفاقی است که سرآغاز آن درون خود انسان شکل می‌گیرد. یعنی تا زمانی که شما اراده به دوست داشتن خود نکنید و خود را نبینید، نمی‌توانید مهر نفس را نیز در وجود خود بپراکنید اما همین که کمی ویژگی‌های مختلف خود را می‌شناسید و سپس از این طریق خود را دوست می‌دارید، می‌توانید گام‌هایی بسیار مؤثر در آینده‌ی زندگی خودتان هم بردارید. ما در ادامه‌ی این مطلب می‌‌خواهیم برخی از گام‌هایی مه سبب افزایش مهر و دوستی خودتان با خودتان می‌شود را برای شما شرح دهیم. پس در ادامه با ما همراهی کنید.

 

گام‌های مؤثر در دوست داشتن خود

امروزه گام‌ها و راهکارهای زیادی وجود دارند که باعث می‌شوند که شما از نفرت به عشق برسید. دوست داشتن خود زمانی تکامل پیدا می‌کند که ابتدا خودتان را بپذیرید و همه‌ی اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده‌اید را ببخشید‌. حال وقت این می رسد که در عرصه‌های مختلف به تشویق کردن خود بپردازید و کارهایی را که به آن علاقه‌ی قلبی دارید را آنجا که دهید. بهتر است در این راستا نه گفتن را یاد بگیرید و بر توانایی‌هایی که دارید، اهتمام بورزید. ورزش کردن و رژیم سالم هم می‌تواند خودشناسی و دوستی با خود را در وجود هر فردی بهبود دهد. پس در ادامه با ما همراه باشید تا در مورد این گام‌ها بیشتر بدانید.

 

خودتان را بپذیرید تا به دوست داشتن خود برسید

اولین قدم در زمینه‌ی دوست داشتن خود این است که شما خودتان را بپذیرید. پذیرفتن خود یعنی این که شما تمامی کم و کاستی‌ها و نقص‌های خود را به همراه تمامی نقاط قوت و ویژگی‌های مثبتی که در روحیات شما وجود دارد، پذیرا باشید. توجه داشته باشید که اگر جزو افرادی هستید که مدام به سرزنش کردن خود مشغولید و یا  برای رسیدن به موفقیت در تمامی عرصه‌های زندگی هیچ تلاش و پشتکاری ندارید، نمی‌توانید خودتان را هم دوست داشته باشید چرا که تا مهر نفس به دلتان بیفتد، این نقص‌ها و کاستی‌ها این مهر را از دل بیرون می‌برند. پس در گام اول سعی کنید پذیرای خودتان باشید.

 

چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟

 

خودتان را ببخشید تا به دوست داشتن خود برسید

باور داشته باشید که نه تنها شما بلکه همه‌ی افراد ممکن است در زندگی دچار خطا بشوند. پس مدام خود را سرزنش نکنید و بابت اشتباهاتی که در گذشته انجام داده‌اید، خود را ببخشید. توجه داشته باشید که این اشتباهات هرگز نباید به گونه‌ای معنا شوند که شما را ناتوان جلوه دهند.  شما ارزش زیادی دارید و باید این ارزش را هم باور داشته باشید. شخصی که به معنای واقعی می‌خواهد قدم در مسیر دوست داشتن خود بگذارد، باید این را بداند که نقطه‌ی عطف رسیدن به مهر نفس این است که شما عمل اشتباه خود را با مهربانی از یاد ببرید و از تجربه‌های گذشته‌ی خود عبرت بگیرید.

مدام خودتان را تشویق کنید تا مهر نفس بر دلتان بیفتد

از تشویق کردن خودتان به هنگام رسیدن به موفقیت و یا هنگام انجام یک عمل انسان دوستانه غافل نشوید. تاثیری که تشویق کردن می‌تواند در دوست داشتن خود بگذارد، هیچ کدام از عوامل و گام‌های رسیدن به این دوست داشتن نمی‌توانند بر شما بگذارند. سعی کنید که یک نظام ارزشی والا را برای تشویق کردن فرد خودتان در نظر بگیرید و با استفاده از این نظام ارزشی هر از گاهی خود را نیز مهمان جایزه‌هایی هر چند کوچک کنید. علاوه بر این، اگر دوست دارید که خودتان را دوست بدارید و اعتماد به نفس خود را از این طریق بالا ببرید، می‌توانید خود را به یک مهمانی کوچک با دوستان و یا قدم زدن‌های طولانی در خیابان دعوت کنید و از بودن در کنار خودتان لذت ببرید.

 

نه گفتن را یاد بگیرید

یکی از دشوارترین کارهایی که بسیاری از افراد در انجام آن مهارت کافی ندارند، نه گفتن است. بدون شک اگر شما نه گفتن را یاد نگیرید و از این مهارت در زندگی خود استفاده نکنید، نمی‌توانید به دوست داشتن خود برسید. ممکن است گاهی اوقات برخی از افراد به دلیل این که شیوه‌ی تربیتی نادرستی داشته‌اند و یا از همان کودکی کم‌رو بوده‌اند، مدام به فکر خشنود نگه داشتن دیگران باشند و در این میان خود را از یاد ببرند. اگر چنین است، سخت در اشتباه هستید چرا که با این کار نه تنها دیگران را خشنود نمی‌کنید بلکه رفته رفته باعث می‌شوید که خود واقعیتان از یادتان برود و دیگر به زندگی عادی باز نگردید.

 

کارهایی که به آن علاقه دارید را انجام دهید

بعضی وقت‌ها ممکن است افراد به دلیل مشغله‌های شغلی و مشغله‌های زندگی خود به علایق خود نپردازند اما چه خوب می‌شود اگر شما در این میان یک تایم خالی را قرار دهید و در آن به هر فعالیتی که می‌تواند نشاط را به روح شما هدیه کند، بپردازید. این فعالیت‌ها می‌توانند درون خانه، در محل کار و یا حتی در محیط‌های بیرونی باشند. آنچه که در اینجا اهمیت دارد این است که شما بتوانید خود را بالا بکشید و با توجه به اهداف خود به انجام اموری که ‌واقعا می‌توانند حال شما را خوب کنند، بپردازید. اگر این چنین باشد، دیگر گذر زمان را متوجه‌ نمی‌شوید و این حال خوب را برای مدتی طولانی برای خود نگه می‌دارید. فردی هم که مدام حالش خوب باشد، مسلما به دوست داشتن خود رسیده است.

 

توانایی‌های خود را باور کنید

از ترس فاصله بگیرید، اضطراب را از خود دور کنید و توانایی‌های جسمانی یا روحانی خود را نیز بشناسید. تنها در این صورت است که می‌توانید بذر مهر و علاقه به نفس را در دل خود بکارید و آن را پرورش دهید. منظور ما از این که شما از ترس فاصله بگیرید این نیست که‌ موقعیت‌های ترسناک را کنار بگذارید بلکه با توانایی‌هایی که دارید و با شهامت درونی خود، باید در راه رسیدن به هدف با این ترس‌ها مقابله کنید. در این صورت است که دریچه‌های جدیدی از استعداد هم به روی شما گشوده می‌شود.

 

توانایی‌های خود را باور کنید

 

ورزش و رژیم غذایی سالم داشته باشید

برای این که به دوست داشتن خود برسید، بهتر است جسم خود را نیز سالم نگه دارید. بدون شک اگر شما یک جسم سالم داشته باشید و تمام بیماری‌ها را نیز از این جسم دور کنید، می‌توانید گامی مؤثر در راستای رسیدن به خود شناسی و دوست داشتن خود بردارید. اینجا است که سرتاسر زندگی شما پر از نشاط می‌شود و سرزندگی تمامی ابعاد و عرصه‌های فعالیت شما را در بر می‌گیرد. علاوه بر این، ورزش کردن هم روح و جسم انسان را تطهیر می‌کند و علاقه به نفس را نیز تشدید کرده و بهبود می‌دهد.

 

سخن پایانی

ما در این مقاله در مورد دوست داشتن خود با شما صحبت کردیم. مسلما امروزه افرادی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند و می‌توانند خود را با شرایط زندگی نیز سازگار کنند، افرادی هستند که‌ خود را دوست دارند و توانایی‌های خود را می‌شناسند. این افراد در مواجهه با عرصه‌های شکست ناامید نمی‌شوند و به هنگام موفقیت هم خودشان را گم‌ نمی‌کنند. این است که علاقه به خود یکی از مهم‌ترین مراحل در زندگی انسان است که هر فردی باید به این مرحله برسد. پس اگر شما هم احساس می‌کنید که در دوست داشتن ویژگی‌های حسمانی، ویژگی‌های باطنی، روحیات، خلقیات و سایر ویژگی‌های خودتان کم و کاستی دارید، خوب است از همین حالا شروع کنید و‌ گام‌های مؤثری را در راستای علاقه ورزیدن به خود به کار ببندید. امیدواریم ‌که مطالب فوق برای شما مفید واقع شده باشند.

اعتماد به نفس

اعتماد بنفس چیست

اعتماد به نفس یک اصل مهم است که در تمامی ابعاد و موقعیت‌های مختلف زندگی خود باید به آن توجه داشته باشید. در صورتی که به خود و توانایی‌هایی که دارید ایمان داشته باشید، در واقع بهترین ابزار برای پیشرفت و ترقی در دسترس شما خواهد بود و می‌توانید توانایی‌های خود را با اطمینان کاملی که به خودتان دارید به کار بگیرید و از این طریق به موفقیت‌های بزرگی برسید.

تاثیر اعتماد به نفس در پیشرفت و ترقی

اعتماد به نفس یک اصل بسیار مهم است که در تمامی ابعاد و موقعیت‌های مختلف زندگی خود باید به آن توجه داشته باشید. در صورتی که به خود و توانایی‌هایی که دارید ایمان داشته باشید، در واقع بهترین ابزار برای پیشرفت و ترقی در دسترس شما خواهد بود و می‌توانید توانایی‌های خود را با اطمینان کاملی که به خودتان دارید به کار بگیرید و از این طریق به موفقیت‌های بزرگی برسید.

داشتن اعتماد به نفس به شما کمک می‌کند تا با تعارض‌ها و مشکلاتی که ممکن است در زندگی شما پیش بیاید مقابله کنید و سختی‌ها را کنار بزنید. علاوه بر آن در صورتی که بتوانید این ویژگی را در خود تقویت کنید، می‌توانید به بهبود مهارت‌های ارتباطی خود کمک کنید و به انسانی شاداب‌تر تبدیل شوید. از این طریق می‌توانید از اتفاقات مختلفی که در زندگی شما رخ داده و افرادی که وارد زندگی شما می‌شوند، بازخورد بهتری دریافت کنید.

در صورتی که به خودتان باور داشته باشید و به توانایی‌های خود ایمان داشته باشید، می‌توانید به عنوان یک مدیر بسیار موفق ظاهر شوید و مانند یک رهبر مقتدر عمل کنید. عزت نفس به شما امید زندگی می‌دهد و باعث می‌شود تا با دید مثبتی به آینده بنگرید و از این طریق زمینه‌ی پیشرفت و ترقی برای شما فراهم می‌آید.

 

اعتماد به نفس

 

چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم؟

جدا از اهمیت اعتماد به نفس داشتن، روش به دست آوردن آن نیز بسیار مهم است. در واقع لازم است بدانید که چگونه می‌توان باور به خود را افزایش داد و خود را دوست داشت. افراد زیادی که بسیار خوش شانس هستند از نعمت اعتماد به نفس بهره‌مند بوده‌اند. با این حال شما می‌توانید با توجه به یک سری قواعد و نکات به عزت نفس خود کمک کنید و خود را باور داشته باشید.

چگونه می‌توانیم به خودمان اعتماد داشته باشیم و خود را باور داشته باشیم؟ با توجه به دستاوردها و دستیابی به موفقیت‌های بزرگ در طول زندگی، با داشتن یک نگرش مثبت به زندگی و همچنین با جلب اعتماد دیگران و حمایت آن‌ها، می‌توانید به فردی بسیار با اعتماد به نفس و مقتدر تبدیل شوید که سایرین برای برقراری ارتباط با او اشتیاق نشان می‌دهند.

علاوه بر آن عزت نفس چیزی است که با حرکات فیزیکی و در واقع زبان بدن خود می‌توانید آن را نشان دهید. در واقع تشخیص فردی وابسته که به شخصیت و باورهای خود اعتماد نداشته و در نقطه‌ی مقابل یک فرد مقتدر قرار دارد، با توجه به طرز رفتار و حرکات بدن او بسیار آسان است. پس در صورتی که از نعمت عزت نفس برخوردار هستید، لازم است این را با تمامی وجود خود نشان دهید و به دیگران نیز این امکان را بدهید که شما را باور داشته باشند.

اعتماد به نفس

 

 

 

 

عزت نفس

عزت نفس چیست

داشتن عزت نفس یک امتیاز بزرگ و مهم است که هر فردی از آن بهره‌مند نیست، اما می‌توان به آن دست پیدا کرد. اما یک فرد با عزت نفس چه ویژگی‌هایی دارد و در زندگی خود چگونه عمل می‌کند؟ آیا فردی که اعتماد به نفس دارد، همیشه موفق و پیروز است؟

 

افراد با عزت نفس در زندگی چگونه عمل می‌کنند؟

داشتن عزت نفس یک امتیاز بزرگ است که هر فردی از آن بهره‌مند نیست، اما می‌توان به آن دست پیدا کرد. اما افراد با عزت نفس چه ویژگی‌هایی دارند و در زندگی خود چگونه عمل می‌کند؟ آیا فردی که اعتماد به نفس دارد، همیشه موفق و پیروز است؟

برخورداری از این ویژگی به معنای این نیست که خوشبختی و پیروزی مداوم همیشه با شما یار و همراه است. در کنار داشتن این ویژگی، لازم است که تلاش مستمر داشته باشید تا بتوانید به موفقیت‌های بزرگ برسید؛ در حقیقت مناعت طبع به آسان شدن مسیر موفقیت کمک می‌کند. بسیاری از افراد با اعتماد به نفس در این دنیا وجود دارند که درست مانند دیگران در زندگی خود شکست خورده‌اند، حتی بیشتر از دیگران.

دلیل این شکست‌ها نیز همین مناعت طبع بودن است، چرا که آن‌ها شجاعت انجام دادن بسیاری از کارها داشته‌اند و به نسبت افراد سست عنصر و بی اعتماد به نفس در زندگی خود کارهای بیشتری انجام داده‌اند و برای پیدا کردن مسیر درست زندگی خود تلاش کرده‌اند. بنابراین شانس آن‌ها برای موفقیت و همچنین شکست بیشتر از سایر افراد است.

به این ترتیب یک فرد با اعتماد به نفس باید بداند که این ویژگی خود را در کجا و در چه زمانی از زندگی خود به کار گیرد؛ در واقع مناعت طبع ویژگی است که باید برای تقویت آن تلاش مستمر داشته باشید و بدانید که در چه موقعیت‌های از زندگی می‌توانید از این ویژگی برای موفقیت خود بهره ببرید. افراد مقتدر و قوی که مناعت طبع دارند، شکست را به عنوان پایان نمی‌بینند. آن‌ها از شکست‌ها درس می‌گیرند و تلاش می‌کنند تا در ادامه بهتر عمل کنند.

 

 

چه عواملی باعث شکل گیری عزت نفس می‌شود؟

چگونه می‌توان عزت نفس را در خود به وجود آورد و برای ایجاد ویژگی مناعت طبع در خود، لازم است چه عوامل و معیارهایی را در نظر گرفت؟ افکار و تصورات شما، واکنش اطرافیان، افزایش سن و بسیاری از عوامل دیگر در شکل‌گیری این ویژگی در افراد نقش دارند.

در صورتی که روابط شما با اطرافیان قوی است و معمولا از اطرافیان خود بازخوردی مثبت دریافت می‌کنید، به احتمال زیاد عزت نفس بالایی دارید و در واقع خود را یک فرد ارزشمند و مقتدر می‌دانید. باید بدانید که تجربیات و روابط گذشته، نباید معیاری برای تعیین سرنوشت شما باشند. افکاری که دارید اصلی‌ترین تاثیر را روی مناعت طبع شما خواهند داشت؛ این خود شما هستید که افکارتان را کنترل می‌کنید. بنابراین بهتر است روی بهتر شدن افکار و عقاید خود تمرکز داشته باشید.

 

شکل گیری عزت نفس