فرضیه اکهارت تله این هست که گذشته، فقط در خاطرات می ماند و آینده تجسم ذهنی ما می باشد. پس فقط یک چیز که واقعی است زمان حال است.
اگر شما بتوانید در زمان حال زندگی کنید، می توانید به همه درد و رنج های خود پایان بدهید و در همه تلاش هایتان موفقیت کسب کرده و روشن می شوید. اکهارت تله می گوید که همه عذابهای ما، به علت مداومت بخشیدن به افکار گذشته و آینده نیز پدید می آید. اما در حالی که آرامشی که به دنبال آن می باشیم، همیشه در دسترس ما است. به این دلیل که خودمان منبع آن هستیم. همه کاری که باید انجام دهیم این هست که در زمان حال باید زندگی کنیم.با ما همراه باشید تا در ادامه چند فصل از این کتاب را بطور خلاصه بررسی کنیم.
۱۰ فصل کتاب نیروی حال
فصل اول: وجود شما در ذهن خلاصه نمی شود
بزرگترین مانع در روشن بینی
رها شدن از ذهن
رفتن به ماورای فکر
فصل دوم: راه خروج از درد و رنج
دیگر رنجی در زمان حال برای خود ایجاد نکنید
هویت یافتن با پیکره ی درد
جستجوی ایگو برای تکامل
فصل سوم: حرکتی ژرف به زمان حال
خود را در ذهن جستجو نکنید
به وهم پایان دهید
هیچ چیز خارج از حال وجود ندارد
دسترسی به بعد معنوی
کلید دسترسی به قدرت حال
رها شدن زمان روانشناختی
دیوانگی زمان روانشناختی
ریشه ی درد در زمان است
همه مشکلات توهم ذهن هستند
فصل چهارم: استراتژی ذهن برای اجتناب از حال
فریب اصلی
ناآگاهی معمولی و ناآگاهی عمیق
نابود کردن ناآگاهی معمولی
رهایی از ناراحتی
همان جایی باشید که هستید
گذشته نمی تواند در شما باقی بماند
فصل پنجم: وضعیت حال
معنای پنهان در واژه ی «انتظار»
زیبایی از آرامش در حضورتان بر می خیزد
درک آگاهی ناب
فصل ششم: وجود درونی
هستی ژرف ترین شماست
پیدا کردن بی زوال خود
وصل شدن به وجود درونی
متحول شدن از طریق جسم
کند شدن فرآیند پیری
قوی شدن سیستم دفاعی
اجازه دهید نفس، شما را درون جسم ببرد
استفاده خلاقانه از ذهن
فصل هفتم: دروازه هایی به ابراز نشده
رفتن به اعماق بدن
سکوت
فضا
ماهیت واقعی فضا و زمان
فصل هشتم: روابط آگاهانه
ارتباطات عشق و تنفر
از روابط اعتیاد گونه تا روابط آگاهانه
روابط به عنوان تمرین درونی
چرا زن ها به روشنایی و آگاهی نزدیک تر هستند؟
از بین بردن پیکره ی رنج گروهی زنان
فصل نهم: ماورای شادی و عدم شادی
واقعیت متعالی ورای خوب و بد
پایان زندگی
ناپایداری و چرخه های حیات
بهره بری از موضوعات منفی و رها کردن آنها
فصل دهم: معنای تسلیم
پذیرش زمان حال
تسلیم در ارتباط فردی
هنگامی مصیبت از راه می رسد
تبدیل درد به آرامش
در ادامه مطلب به خلاصه ای از چند فصل این کتاب میپردازیم.
چکیده فصل اول
در فصل اول کتاب نیروی حال به معنای کامل بودن می پردازد، کامل بودن به این معنی می باشد که در زندگی آرامش داشته باشیم و از فردی که هستیم لذت ببریم. همه ما به دنبال چیزی هستیم که تکمیل کننده ما باشد. آن چیزها امکان دارد: ثروت، عشق یا پاسخ به سؤال هایی باشد که در زندگی داریم. شاید بعضی به شدت دنبال چیزهای دیگر باشیم، ولی همه ما این را میخواهیم که احساس کامل بودن کنیم.
هیچ وجود خارجی ای قادر نیست که ما را کامل کند. ما از قبل کامل بودیم و همچنین از درون نیز بینقص هستیم، فقط نیاز داریم که از بینقصی وجودمان نیز آگاه بشویم.
همچنین بشریت به انواع رابطه احتیاج دارد: عاشقانه، خانوادگی، هم دانشگاهی، همکار و غیره . ولی نباید در این رابطه ها به دنبال کمال بگردیم. همه ما تمایل داریم که فکر کنیم همه رابطه ها، مخصوصا از نوع عاشقانه، فقط برای این می باشند که به ما احساس خوشبختی دهند. این تفکر غیر واقعی، زمانی که رابطه با شکست مواجه بشود، باعث عذاب کشیدن ما نیز می شود.
چکیده فصل دوم
ماهیت وجودی در میان همه موجودات هستی، حتی اجسام بیجان نیز مشترک می باشد. این ماهیت، روایت گر ذات کائنات میباشد. ولی نفس سبب میشود فکر کنیم که به این جهان معنوی نیز متصل نیستیم. در این جا، خود را وجودی تنها مشاهده می کنیم که در این جهان بیرحم نیز ساکن است. این همان نفس هست که میخواهد کمال را در وجودهایی خارج از خود نیز پیدا کند.
نفس از ایجاد اختلال تغذیه خواهد کرد. نفس اینگونه تفکر میکند که دیگری میخواهد آن را نابود کند. نفس ما احتیاج به کنترل داشتن بر امور را به نیز ما القا می کند. همین طور نفس ما با نفس دیگران نیز درگیر می شود و این موضوع سبب ایجاد تمام رنجهای دنیا می باشد.
نفس، سبب ایجاد کشمکش در درون و برون یک فرد نیز میشود. شرایط زندگی که با برچسب بد و ناگوار طبقه بندی می کنیم، در اصل خنثی می باشند. ولی اینکه نام آن ها بد تلقی میشود یا خوب، بستگی به احساسات ما نیز دارد. همچنین اتفاقات خوب و بد همیشه مثل یک چرخه در زندگی جریان دارند، ولی نفس از ما می خواهد که به اتفاقات خوب نزدیک بشویم و از اتفاقات بد امتناع کنیم. این درحالی هست که در واقعیت، هم اتفاقات خوب و هم اتفاقات بد، برای درک بهتر معنوی از زندگی نیز لازم می باشد.
زمانی که رنج های گذشته را در ذهن نگه میداریم، دردمندی بدن نیز ساخته خواهد شد. هر وقت که با این دردها روبه رو میشویم، انتخاب با خودمان هست که یک بار برای همیشه آن رنج ها را حس کنیم و بعد آن ها نیز رها کنیم. یا همچنان آنها را در ذهن خود نگه داریم. اکثر مواقع گزینه دوم انتخاب ما است. همین موجب این میشود که دردمندی بدن بزرگ و بزرگ تر بشود. در این حالت، دردمندی به منزله منبع انرژی منفی ای که از بدی ها تغذیه می کند نیز رفتار میکند. افزون بر این، زمانی که قدرتمند میشود، آن خاطرات بد را به خورد مغزم میدهد تا از انرژی منفی دریافتی از مغز نیز تغذیه کند.
چکیده فصل سوم نیروی حال
نفس باعث میگردد تا در چیزهای خارجی به دنبال خوشبختی باشیم، جدا از اینکه آرامش واقعی از وجود خودمان نیز سرچشمه میگیرد. واقعیت وجودمان که از ذات هستی و منبع کمال می باشد، در درونمان دفن شده. زمانی که این حقیقت را شناسایی کنیم، به آرامش غیرقابل توصیف و لذتی فراوانی نیز دست می یابیم.
در این روش، مزایای روانشناسی بسیاری وجود دارد. همچنین باید در نظر گرفت که این یک توصیه پزشکی نمی باشد، بلکه فقط یک پیشنهاد است. اکهارت برای اثبات ادعایش، به هیچ مدرک خاصی نیز استناد نکرده است. فقط میگوید که اگر انجام دادید و تاثیر گذار واقع شد، همین نیز کافی می باشد.
اما متصل شدن به بدن درونی و مشاهده رسیدن به اهداف زیر، ضرری به شما نخواهد رساند:
به این صورت، روند پیری را کاهش میدهید. زمانی که روی بدن درونی نیز تمرکز کنید، تک تک سلولهای بدن از انرژی کائنات تغذیه می کنند و روند نیز پیری کاهش پیدا می کند.
چکیده فصل چهارم
ذهن و زمان دو چیز جدا نشدنی هستند. اگر قادر باشید توهم زمان را از میان بردارید، شما قادر خواهید بود ذهن خود را نیز آزاد کنید.
گذشته همیشه یک خاطره است و آینده نیز فقط یک رویا، تنها زمان واقعی، زمان حال است. پس اگر فقط زمان حال واقعیت داشته باشد، مفهوم زمان چگونه معنی پیدا خواهد کرد؟
پاسخ این هست که زمان، فقط توهم است. واقعیت، زمان حال می باشد و هیچ چیزی خارج از مفهوم حال نیز گنجانده نمیشود. دلیل اینکه بیشتر مردم از ورزش ها و تفریح های ماجراجویانه لذت میبرند، این است که زمان مواجهه با موقعیتی حساس یا خطرناک، به تنها چیزی که فکر می کنند زمان حال می باشد. سعی نکنید که مفهوم بیزمانی را به صورت ذهنی تصور کنید، بلکه آن را احساس نمایید.
اکهارت دو نوع زمان را در نظر دارد: زمان ساعتی که برای زندگی در دنیای واقعی مورد استفاده قرار می گیرد. دوم، زمان روانی که برای زندگی در خاطرات و رویاهای آینده نیز به کار میرود و واقعی نیست.
زمان غیرواقعی، موجب بروز همه احساسات منفی و رنج های این دنیا نیز می شود. ما بیشتر وقت خود را صرف گذشته و تفکر در مورد کارهایی خواهیم کرد که به تصور خودمان امور را بهبود خواهد داد. همچنین جنگها برای به وجود آمدن آرامش و صلح نیز پدید می آیند.
برای بهبود بخشیدن به زندگی از زمان روانی استفاده نیز میکنیم. ولی حیات، ذات وجودی همه کائنات نیز میباشد که در اعماق وجود هرکدام از ما نیز حضور دارد و فقط راه پیدا کردن آن، زندگی در زمان حال می باشد.
حیات ما، از قبل کامل بوده، ولی شرایط زندگی نیز میتواند کامل نباشد. اگر لحظاتمان را در زمان حال سپری نماییم، متوجه خواهیم شد که زندگی، احتیاجی به رشد و کامل شدن نخواهد شد. این به آن معنی نیست که نباید برای جذابتر کردن لحظههای زندگی نیز تلاش کنید. اما باید با زندگی کردن در زمان حال، از زندگی خود لذت ببرید.
چکیده فصل پنجم
در فصل پنجم کتاب نیروی حال، اکهارت در مورد تسلیم شدن در مقابل چالش ها نیز صحبت میکند. ولی منظورش از تسلیم شدن، چیزی نیست که در ظاهر بیان میشود. منظور اکهارت تسلیم کردن انرژی منفی است. این مفهوم موجب سوء تفاهم توسط خوانندگان کتاب اصلی نیز شده است.
به جای واکنش های منفی در زمان وقوع اتفاقات بد، فقط با قبول اینکه آن اتفاق افتاده و بدون اینکه موجب منفی شدن احساسات شما شود، انرژی منفی خود نیز را تسلیم کنید.
به یاد داشته باشید که شما در کمال آرامش و به شکلی طبیعی، در حال مواجه با مشکلات هستید. شاید در خارج از شما اتفاقاتی رخ بدهد، ولی درون شما سرشار از آرامش است. در نتیجه، معنی و مفهوم تسلیم شدن در مقابل چالش های زندگی، به معنی آن است که با آرامش کامل، با شرایط نیز مواجه شویم.
در جایی از اعماق وجودمان، نوعی هسته بنیادین قوی نیز نهفته است که عوامل خارجی بر آن بی تأثیر می باشند و تنها راه رسیدن به تجربه آن، درک مفهوم تسلیم شدن در برابر چالش ها نیز میباشد.
فقط زمانی شجاعت کافی، استقامت درونی و انرژی ای سرشار از ایمان را برای غلبه بر مشکلات در اختیار می گیریم که به همه قدرت های مثبت درون خود نیز برسیم.
استفاده اکهارت از کلمه تسلیم، به معنای در پیش گرفتن فکر شکست نمی باشد. بلکه به معنای طرز فکری سازنده است که امیال مثبتی را برای مقابله با چالش های زندگی نیز بوجود میآورد.
کلام آخر
نیروی حال، برای افرادی الهام بخش هست که در برابر مفاهیم آن نیز پذیرا باشند. اگر این کتاب، الهام بخش شما نیست، بدانید که این کتاب در زمان درستی وارد زندگی شما نشده. برای خوانندگانی که از پیش با مفاهیم روحی و فلسفه شرقی آشنا می باشند، این کتاب به عنوان عامل تقویت کننده عقایدشان نیز مفید می باشد.
جدیت و شور و شوق اکهارت را از طرز صحبت کردن او در مورد این مفاهیم میتوان دریافت کرد. شاید درک مفاهیم طرح شده در کتاب برای همه نیز امکان پذیر نباشد. به همین علت است که بعضی افراد هم انتقاداتی نسبت به آن نیز مطرح کردهاند.